لطفا صبر کنید ...

Posts Tagged ‘مدیریت’

درسهای تجربه شده (روش‌های مدیریت اجرایی نتیجه‌گرا)

Posted on: اردیبهشت ۳ام, ۱۳۹۷ by sppcco

نویسنده: ایوان سایدنبرگ ، جان استوارت ، راجر پری- مترجم: مجید نوریان

به این فکر می‌کنید که موفق‌ترین مدیران از سرتاسر جهان چطور با سخت‌ترین مشکلات خود دست و پنجه نرم می‌کنند؟
هم اکنون با مجموعه کتاب‌های “درس‌های تجربه شده” می‌توانید جواب را پیدا کنید. هر جلد این مجموعه نو، در عین موجز و اثرگذار بودن شامل دوازده تا چهارده مقاله آموزنده به قلم پیشگامان کسب و کار و فعالان بخش دولتی و دانشگاهیان، درباره مبرم‌ترین مسائلی که تاکنون گرفتار شده‌اند می‌باشد. نویسندگان تجربیات شخصی و شگفت‌انگیز خود را در میان گذاشته و از میان تجربیات سالیان خود توصیه‌های عملی ارائه می‌کنند.

مجموعه “درس‌های تجربه شده” که منبعی حیاتی برای مدیران اجرایی پرمشغله امروز است، دسترسی فوری به تخصص و خرد با استعداترین رهبران جهان را میسر ساخته است.

صفات بایسته یک مدیر (21 ویژگی برای مدیریت و رهبری)

Posted on: اردیبهشت ۱ام, ۱۳۹۷ by sppcco

نویسنده: جان سی. ماکسول‌- مترجم: مهوش عزیزی‌

رویای شما چیست؟ در تخیلات خود در چه نقشی هستید؟ چه چیز بین شما و این رویا فاصله می‌اندازد؟

جواب این سوال قابلیت رهبری است. دکتر جان ماکسول می‌گوید: هر موفقیت و شکستی به قابلیت رهبری بستگی دارد.

اما آگاهی از چگونگی رهبری و هدایت دیگران تنها نیمی از مبارزه است. درک قابلیت رهبری و هدایت عملی دیگران دو کار متفاوت است. نه توان مالی و نه راهکار، هیچ کدام مزیت ماندگاری نیستند، تنها چیزی که باعث ایجاد مزیت رقابتی می‌شود، کار تیمی است.

 

معرفی کتاب مدیریت ارتباطات

Posted on: آبان ۹ام, ۱۳۹۶ by sppcco

نویسنده: جان ماکسول – مترجم: امیرپویا سیف­زاده

نشر فرا (چاپ چهارم)

 

خواندن این کتاب نه فقط به مدیران، بلکه به تمام کسانی که با انسانها سر و کار دارند، توصیه می‌­شود.

برای هدایت خود از مغزت استفاده کن؛ برای هدایت دیگران از قلبت.

ریشه‌­ی بسیاری از مشکلات سازمان‌ها از نبود برنامه، ایده و فناوری نوین نیست، بلکه اغلب ناشی از ضعف در مفاهمه و برقراری ارتباط موثر با دیگران است. بنابراین روابط سالم و پرورش یافته، کلید فعالیت موفق و مناسب در سازمان می­‌باشند. مدیرعاملی که به استراتژی اثربخشی دست یافته است، چنانچه نتواند این استراتژی و چگونگی پیاده‌­سازی آن را با همکاران خود در میان بگذارد، در اجرای برنامه­‌های خود دست تنها مانده و بود و نبود آن استراتژی بی همتا، یکی است. تنها نیمی از وظیفه­‌ی رهبری، یافتن راه است و نیم دیگر، یافتن راهی است به قلب همسفران تا در میانه‌­ راه تنها نماند.

جان ماکسول در این کتاب مجموعه­‌ای از اصول اثبات شده را به منظور برقراری ارتباط میان افراد داخل سازمان و ایجاد روابط کاری مثبت در درون سازمان ارائه کرده است. ماکسول، اولین گام برای ایجاد رابطه اثربخش با دیگران را گوش­ دادن به آنها می‌داند و سپس درک آنان. برای درک آنچه دیگران می‌­گویند و می­‌خواهند، باید بتوانیم دنیا را از زاویه دید آنان بنگریم.

در جای جای کتاب بارها بر “هنر گوش دادن” برای برقراری یک ارتباط اثربخش تاکید شده است. گوش دادن به دیگران، راه ورود به قلب آنهاست و زمانی که آنها قلب خود را بر شما بگشایند سخنانتان را می‌­شنوند. بنابراین مدیران امروز نیاز به گوش‌­های بزرگ دارند!

در این کتاب منحصر بفرد می­‌توانیم پاسخ این سؤال­ها را بیابیم: نیاز به دانستن چه چیزهایی درباره دیگران داریم؟ چگونه می‌توانیم شنونده بهتری باشیم؟ داشتن راستی در ارتباط با دیگران به چه معناست؟ چگونه می­‌توان در آن واحد هم خدمتگزار بود و هم رهبر؟

تکنیک مدیریت زمان پومودورو

Posted on: آبان ۹ام, ۱۳۹۶ by sppcco

وقتی از مدیریت صحبت می‌شود، به‌طور حتم مدیریت زمان یکی از اساسی‌ترین مهارت‌های تأثیرگذار در موفقیت شخصی، تحصیلی و شغلی است.

همه‌ی ما خوب می‌دانیم که آنچه در ذهن و فکرمان می‌گذرد، بر تصمیم‌گیری، احساسات و عملکرد و کنترل زمان‌مان تأثیرگذار است. به همین دلیل امروز می‌خواهیم تکنیکی به نام «پومودورو » را بیاموزیم تا بتوانیم حواس‌‌پرتی‌ خود را به تمرکز تبدیل کنیم و در زمان کوتاه بیشترین عملکرد ذهنی را تجربه کنیم.

تکنیک پومودورو چیست؟

این تکنیک توسط یک پژوهشگر، کارآفرین و نویسنده به نام «فرانچسکو سیریلو» ابداع شد که با تایمری به شکل گوجه فرنگی اجرا می‌شد. او این تکنیک را برای پی­گیری و پیشبرد اهداف تحصیلی‌اش در دانشگاه به کار می‌برد. تکنیک پومودورو بسیار آسان است.

زمانی که با وظیفه‌ی بزرگی روبرو شدید، آن را به اهداف کوچک‌ و کوتاه‌مدت با زمان محدود تقسیم‌بندی کنید.

این تمرین به مغز شما کمک می‌کند که در آن مدت کوتاه بر وظیفه‌ی مشخصی تمرکز کنید و از پرش فکری جلوگیری به عمل آید. همچنین انرژی شما به یکباره از دست نمی‌رود و بازدهی و کارایی‌تان در بالاترین سطح خود خواهد ماند. این سیستم به‌صورت یک چرخه عمل می‌کند و با گذشت زمان متوجه بهبود عادات مغزی‌ خود می‌شوید. نتیجه‌ وقفه‌های زمانی را نیز در تقویت انگیزه و شکوفایی خلاقیتتان می‌بینید.

 

اصول و عملکرد تکنیک پومودورو

برای اجرا کردن این تکنیک ساده به هیچ کتاب و برنامه‌ی خاصی محتاج نیستید. کافی است یک تایمر داشته باشید و مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:

  • یک وظیفه‌ی مشخص انتخاب کنید.
  • تایمرتان را روی ۲۵ دقیقه تنظیم کنید.
  • در ازای هر ۲۵ دقیقه تمرکز و فعالیت، ۵ دقیقه استراحت کوتاه داشته باشید.
  • بعد از اینکه ۴ مرتبه دوره‌ی (۵-۲۵) را تکرار کردید، یک استراحت طولانی مدت (۳۰-۱۵ دقیقه­ای) به خود دهید.

استراحت کوتاه­مدت برای صرف قهوه، پر کردن لیوان آب، نرمش، قدم زدن در فضای باز و… در نظر گرفته شده است. در استراحت طولانی‌مدت نیز پیشنهاد می‌شود کاری را انجام دهید که از آن انرژی زیادی می‌گیرید تا برای ۴ دوره‌ی (۵-۲۵) بعدی آماده شوید.

موضوع بسیار مهمی که در زمان اجرای تکنیک پومودورو پیش می‌آید، عوامل مختل‌کننده و حواس‌پرتی است. این عوامل می‌توانند یک تماس تلفنی، صدای پیامک، حضور و مکالمه‌ اعضای دیگر خانواده و… باشند. این اراده خیلی مهم است که شما به دوره‌ی ۲۵ دقیقه‌ی پومودورو خود پای­بند بمانید و حواس‌پرتی‌ها را به تعویق بیندازید. ما برای حل این مشکل راهکار “اطلاع‌رسانی-مذاکره-تماس را پیشنهاد می‌کنیم. این راهکار به شرح زیر است:

  • قبل از شروع دوره‌ی پومودور به اطرافیانتان اطلاع‌رسانی کنید که در حال تمرکز بر روی یک پروژه هستید.
  • پیشاپیش زمان بازگشت از مشغولیتتان را اطلاع دهید.
  • در دوره استراحتتان بلافاصله به کاری که ذهنتان را مشغول کرده، بپردازید و برای پیگیری و تماس‌هایتان وقت صرف کنید.

البته برای موارد خیلی ضروری نیز استثنا وجود دارد. اما شرح دادن وضعیتتان به طور صادقانه شما را از تنگنا نجات خواهد داد و کنترل و مدیریت‌ زمانتان را بهبود خواهد بخشید.

ابزار شروع پومودورو

همانگونه که قبلا گفتیم، تنها ابزار لازم یک تایمر است. سیریلو تایمر‌های دستی را پیشنهاد می‌کند، زیرا اعتقاد دارد چرخاندن دستی تایمر نشان‌دهنده‌ی عزم شما برای شروع این کار است و تأثیر فیزیکی این امر بر ذهن بیشتر است. اما درهرحال ما در اینجا برنامه‌های دیگری که پومودور را همراه با امکانات بیشتری دارند، معرفی می‌کنیم:

  • Marinara Timer : یک برنامه‌ی تحت وب است که شما می‌توانید زمان‌های (۵-۲۵) و استراحت‌های (۳۰-۱۵) را به‌راحتی تنظیم کنید و صفحه‌ی آلارم خود را باز نگه دارید. برای استفاده از این برنامه نیاز به نصب هیچگونه نرم‌افزاری ندارید.
  • Tomighty : برنامه‌ای بر اساس پلت‌فرم دسکتاپ است، که عمل شروع و پایان تایمر را به‌صورت سنتی ارائه می‌کند.
  • Pomodorable : در این اپلیکیشن می‌توانید برای یک وظیفه‌ی مشخص، هر تعداد دوره‌ی پومودورو که لازم است را تعریف کرده و بررسی کنید چه مقدار از کار را پیش برده‌اید.
  • Pomodoro : یک اپلیکیشن رایگان و ساده است که صرفا زمان پایان تایمرتان را با آلارم اطلاع می‌دهد.
  • Focus Timer ((PomodoroPro: این برنامه برای آی اواس ارائه می‌شود و یک تایمر قوی با امکاناتی برای آیفون و آیپد است. از قابلیت‌های آن می‌توان به تنظیم ساعت شروع و استراحت، سابقه‌ی تمرکز، زمان باقی‌‌مانده از جلسات کاری و حتی سیستم رتبه‌بندی برای ایجاد انگیزه‌ در کاربر اشاره کرد. آلارم این اپلیکیشن قابل تنظیم است و حتی پس از خاموش شدن صفحه‌ی موبایل به کار خود ادامه می‌دهد.

برنامه‌های بالا را امتحان کنید، اما به خاطر داشته باشید که موضوع اصلی تمرکز شما در اینجا تکنیک است، نه نوع تایمرتان.

مخاطبان اصلی این تکنیک:

پومودورو برای تمام افراد در هر سن و با هر وظیفه‌ی تحصیلی یا شغلی کاربردی و قابل اجرا است. اما برای آزادکارانی که به‌صورت فردی مجموعه‌ای از وظایف را به عهده دارند و موظف به آماده‌سازی کار و ارائه به مشتریان در زمان مشخص هستند، بسیار بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در نهایت این را به یاد داشته باشید که این تکنیک صرفا یک روش پیشنهادی است که ممکن است برای شما مناسب باشد یا اینکه نتوانید با آن ارتباط برقرار کنید، در صورت این اتفاق، برای خودتان اجبار نکنید که حتما انجامش دهید. اما اگر این روش برای شما جواب داد، به زمان‌های مکث و استراحت عمل کنید، چرا که این وقفه‌های منظم برای بهره‌وری شما مهم است.

منبع: LIFEHACKER

چرا ترفیع دادن کارمندان بر اساس سابقه کاری غلط است

Posted on: آبان ۸ام, ۱۳۹۶ by sppcco

مدیران برای انتخاب دلایل و راهکارهای ترفیع دادن به کارمندان با چالش‌های متعددی روبرو هستند. انتخاب کارمندان لایق ترفیع بر اساس سابقه، یکی از نادرست‌ترین شیوه‌ها است.

سال‌هاست که در شرکت‌های سنتی و حتی بعضی از کسب و کارهای نوپا، سابقه‌ی کاری و سال‌های حضور در شرکت به عنوان دلیل و معیار ترفیع انتخاب می‌شود. این سبک از مدیریت و تشویق کارمندان را می‌توان نادرست‌ترین روش مدیریتی نامید. روشی که رقابت و تلاش برای پیشرفت شخصی را از بین برده و کارمندان را به افرادی بی‌روح تبدیل می‌کند.

اکثر مدیرانی که سابقه‌ی کار را دلیل ترفیع دادن انتخاب می‌کنند، دلیل آن را عدم نیاز به توضیح بیشتر به کارمندان بیان می‌کنند. آنها بر این باور هستند که با انتخاب این روش، نیازی نیست به دیگران توضیح دهند که چرا فلان کارمند برای تشویق و ترفیع انتخاب شده است. اگر شما هم این دلیل را برای ترفیع سنتی خود انتخاب می‌کنید، در حق کارمندان ظلم کرده‌اید. ترفیع دادن بر اساس سابقه‌ی کاری خسارات زیادی را به شرکت­ها وارد می‌کند که از جمله‌ی آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

انگیزه‌ی کارمندان از بین می‌رود. در چنین شرایطی آنها به این فکر می‌افتند که چرا باید تلاش کنند؟ آنها می‌دانند که تنها کافی است نیازهای اولیه‌ی شغل خود رابرآورده کنند و منتظر زمان مناسب برای دریافت ترفیع بمانند.

ابتکار عمل در شرکت از بین می‌رود. کارمندان با خود می‌گویند که چرا باید برای کارهای جدید داوطلب شوند و چرا باید روند کاری خود را بهبود ببخشند؟ آنها می‌دانند که این کارها کمکی به پیشرفت شغلی‌شان نمی‌کند.

خشم و عصبانیت به شرکت تزریق می‌شود. برخی کارمندان در هر شرایطی سخت کار می‌کنند و همیشه به دنبال پیشرفت هستند. اما در شرایطی که تنها دلیل تشویق و ترفیع، سابقه‌ی کاری است، تلاش آنها نادیده گرفته می­شود و این عمل خشم و عصبانیت را در این افراد سختکوش بروز می‌دهد.

فرآیند استخدام به مشکل بر می‌خورد. هیچ فردی دوست ندارد در شرکتی کار کند که برای ترفیع دادن تنها به سابقه‌ی کاری نیاز دارد. وقتی روش کاری شما اینگونه باشد، افرادی با خصوصیات کارمندی صرف جذب می‌کنید که هیچ تلاشی برای بهبود کسب و کار شما انجام نمی‌دهند.

همه‌ی کارمندان تنها در حد معمول تلاش می‌کنند. وقتی شما با کارمندان به خوبی رفتار نکنید، آنها هم نیازی به رفتار مناسب با مشتریان نمی‌بینند. تلاش‌ کارمندان معمولی خواهد بود و هیچ نوآوری خاصی برای بهبود شرایط از خود بروز نخواهند داد.

البته سابقه‌ی کاری خواه ناخواه در روند ترفیع حل شده است. مطمئنا کارمندی که سابقه‌ی کاری بیشتری دارد، زمان بیشتری برای یادگیری مهارت داشته و راحت‌تر می‌تواند ترفیع بگیرد. اما باید توجه داشت که سابقه معیار اصلی نباشد. چرا که ممکن است کارمندی جدید، قدرت یادگیری بسیار بالاتر داشته و بیش از کارمند باسابقه به پیشرفت اهمیت دهد. در این شرایط قطعا باید سال‌های حضور در شرکت را نادیده گرفت. به بیان دیگر وظیفه‌ی اصلی مدیران در چنین شرایطی، داشتن شناخت کافی از افراد تیم و شرکت است.

مدیران باید به این نکته توجه کنند که هیچ چیز مهم‌تر از رفتار آنها با کارمندان نیست. همین رفتار شروع تمامی فرآیندها، موفقیت‌ها و شکست‌های احتمالی شرکت است. بنابراین اگر تصور می­کنید که شناخت کارمندان، مهارت‌ها، توانایی‌ها، ضعف‌ها و نقاط قوت آنها برای شما سخت است، باید به دنبال فردی دیگر برای مدیریت شرکت باشید.

قطعا خود شما هم به عنوان صاحب یا مدیر کسب و کار دوست ندارید تنها به دلیل سابقه‌ی کاری کم­تر در رقابت شکست بخورید. قطعا شرایطی را به یاد دارید که تنها به خاطر سال‌های حضور کم­تر در یک صنعت، از یک رقیب باسابقه شکست خورده‌اید. بنابراین شما هم باید با کارمندان رفتاری داشته باشید که دوست دارید مشتریان و کارفرمایان با شرکت شما داشته باشند. فراموش نکنید، سابقه‌ی کار می‌تواند تنها یک عدد باشد که در مقایسه با کیفیت کاری افراد، کم­ترین اهمیت را دارد.

منبع: INC

نشانه‌های مدیریت اشتباه زمان

Posted on: مهر ۲۶ام, ۱۳۹۶ by sppcco

مدیریت صحیح زمان می­تواند تأثیرات مثبت فراوانی بر زندگی روزمره داشته باشد و در نهایت موجب شادی و رضایت بیشتر شما شود. ولی زمان­بندی اشتباه می­تواند همه چیز را خراب کند و حتی موقعیت شغلی یا روابط شما با سایرین را تحت تأثیر قرار دهد.

در ادامه قصد داریم به 7 موردی که نشان می­دهند زمان خود را به درستی مدیریت نمی­کنید، اشاره نماییم:

  • بی­دقتی در زمان­بندی

آیا شما از آن دسته افرادی هستید که همواره دیر سر قرار حاضر می­شوید؟ آیا نمی­توانید فعالیت­های خود را بر اساس زمان­بندی که از قبل مشخص شده انجام دهید؟ احتمالاً دلیل آن تعداد وظایف زیاد شما است یا به درستی نمی­توانید زمان خود را بین کارهای مختلف تقسیم نمایید؛ دلیل اینها، بی دقتی است و این مسئله می­تواند بر اطرافیان شما نیز تأثیر بگذارد یا حتی ارتباطات شما با دیگران را مختل نماید. به عنوان نمونه، دیر حاضر شدن سر قرار، موجب می­شود به صورت نا خودآگاه به دیگران بی احترامی کنید. برای اینکه دقت زمان­بندی خود را بهبود دهید، پیشنهاد می­شود، چهار راه کار زیر را مد نظر قرار دهید:

یاد بگیرید زمان فعالیت­ها را محاسبه کنید: به عنوان مثال اگر صبح­ها دیر سر کار می­رسید، ابتدا زمان دوش گرفتن، صرف صبحانه، لباس پوشیدن و در نهایت رفتن به محل کار خود را رصد کنید. پس از یک هفته محاسبه و اصلاح زمان­بندی مداوم، می­توانید وقت خود را دقیق­تر مدیریت کنید.

یک فاصله زمانی امن را در فعالیت­هایتان لحاظ کنید. به عنوان نمونه، اگر ساعت 9 صبح قرار ملاقاتی را تنظیم کرده­اید، به گونه­ای برنامه­ریزی کنید که در ساعت 8:45 سر قرار حاضر باشید؛ به این ترتیب شما یک زمان امن 15 دقیقه­ای را در زمان­بندی خود لحاظ کرده­اید.

سازمان یافته عمل کنید: بر اساس آمارها همواره 45 درصد از فعالیت­های روزانه ما از روی عادت و به عبارتی سازمان یافته انجام می­شوند؛ از مسواک زدن و لباس پوشیدن اول صبح گرفته تا رفتن به محل کار. افراد منظم همواره در امور این چنینی برنامه­ریزی و زمان­بندی دقیقی دارند تا وقت اضافه­ای در این فعالیت­های روتین روزمره تلف نکنند.

از زمان امن خود لذت ببرید: افرادی که زودتر از موعد، سر قرار حاضر می­شوند، زمان کافی برای آرامش یافتن و لذت بردن از تنهایی را دارند. آنها می­توانند در این مدت ایمیل­های خود را چک کنند، یادداشت­هایشان را بخوانند یا از تنهایی خود لذت ببرند.

  • خود را در اولویت قرار نمی­دهید

آیا شما همزمان با پیش­رفتن طبق زمان­بندی خود، وظایف اضافه­تری قبول می­کنید؟ این مسئله ممکن است موجب شود که از برنامه کاری خود عقب بمانید. برای جلوگیری از این مسئله، ابتدا وظایف زمان­بندی شده خود را انجام دهید و در نهایت اگر زمان اضافه­تری داشتید، فعالیت­های جدید را نیز پذیرا باشید. اگر طبق برنامه صحیح خود پیش نروید، به زودی جدول فعالیت­هایتان با اولویت­های سایر افراد پر خواهد شد.

  • عدم اولویت­بندی فعالیت­ها

آیا لیست فعالیت­هایی که قرار است انجام دهید را فراموش می­کنید؟ در این صورت لیست کارهای پیش­رو (To do list) می­تواند به شما کمک کند که وظایف خود را از یاد نبرید، ولی در عین حال باید حواستان باشد که گاهی این روش موجب می­شود، لیست­های طویلی از وظایف برای خودتان ایجاد کنید که مشاهده آنها در طول روز شما را به وحشت می­اندازد. برای جلوگیری از این اتفاق، هر روز صبح حداکثر 2 یا 3 وظیفه را به عنوان موارد اصلی که باید تا انتهای روز حتماً انجام شوند، مشخص کنید. هنگام انجام وظایف نیز ابتدا این فعالیت­ها را در اولویت قرار دهید و سپس به سراغ موارد کم اهمیت­تر بروید.

  • دائم می­گویید: «من وقت ندارم»

تا به حال چند بار گفته­اید: «من وقت ندارم»؟ در واقع اگر احساس کمبود وقت می­کنید، باید بدانید همه ما انسان­­ها به طور مساوی، 24 ساعت در طول روز وقت داریم و شما هم از این قاعده مستثنا نیستید؛ مشکل از قابلیت­هایتان در مدیریت صحیح زمان است. به منظور زمان­بندی صحیح باید مواردی که موجب تلف شدن وقت شما می­شوند را بیابید و آنها را از فعالیت­های خود حذف کنید.

  • ترس از تصمیم انتخاب یک گزینه از میان چندین مورد

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که به دلیل انتخاب­های بیش از حد روش­های انجام یک فعالیت، نتوانید بهترین گزینه را انتخاب کنید و در نهایت زمان زیادی را از دست بدهید؟ در این صورت به یاد داشته باشید که نیازی نیست انرژی خود را بیش از حد، برای تصمیم­گیری هدر دهید. بسیاری از تصمیمات در واقع اهمیت چندانی ندارند و معمولاً می­توانید تصمیم خود را سریع بگیرید و شروع به انجام فعالیت مربوطه کنید. نگران نباشید؛ زیرا در صورت نیاز می توانید در طی مسیر، جهت خود را عوض کنید و کار را به گونه دیگری پیش ببرید. به یاد داشته باشید که معمولاً تصمیم­گیری سریع بهتر از این است که هرگز تصمیمی نگیرید.

  • هرچه بیشتر کار می­کنید، کمتر نتیجه می­گیرید

آیا تصور می­کنید هرچه زمان بیشتری صرف کنید، نتیجه کمتری از کارتان دریافت می­کنید؟ این طرز تفکر نشان می­دهد که شما زمان خود را به درستی مدیریت نکرده­اید. همچنین ممکن است این تفکر، ناشی از کار بیش از اندازه شما باشد. وقتی بیش از حد توانتان فعالیت می­کنید، کارایی­تان کاهش چشمگیری پیدا می­کند و دقیقاً از همین­جاست که برای انجام فعالیت­ها، نیاز به صرف زمان مضاعف دارید. برای جلوگیری از این اتفاق، کافیست حواستان به گذر زمان باشد. در این صورت همواره می­دانید که هر وظیفه شما چقدر زمان به خود اختصاص می­دهد. به عنوان مثال می­دانید که نوشتن یک پست در وبلاگ معمولاً 2 ساعت وقت می­برد. اگر تا الان 3 ساعت شده و شما همچنان مشغول هستید، پس یک جای کار می­لنگد. دلیل آن را پیدا کنید تا بتوانید از زمان بهترین بهره را ببرید.

  • نمی­توانید «نه» بگویید

آیا وقتی دیگران از شما درخواست کمک می­کنند، بدون توجه به موقعیت فعلی خود به درخواست آنها پاسخ مثبت می­دهید؟ پس باید یاد بگیرید در صورتی که لیست وظایف خودتان هنوز خالی نشده، به دیگران به راحتی «نه» بگویید. این کار ممکن است در ابتدا مشکل به نظر بیاید؛ ولی مطمئن باشید به سختی­اش می­ارزد و موجب می­شود شما انجام وظایف خود را در اولویت قرار دهید.

منبع: BUSINESS INSIDER

معرفی کتاب مدیریت نگرش

Posted on: شهریور ۲۵ام, ۱۳۹۶ by sppcco

نوشته: جان سی. ماکسول – ترجمه: فضل اله امینی

ناشر: سازمان فرهنگی فرا (چاپ یازدهم)

بزرگترین کشف عصر ما این است که: انسان­‌ها می­‌توانند با اصلاح نگرش­‌های ذهنی خود زندگانی خویش را اصلاح کنند. ویلیام جیمزدر این کتاب به طور کوتاه و مفید با مقوله نگرش آشنا می‌­شوید و اهمیت داشتن یک نگرش مثبت و خوب برای کسب موفقیت­‌های فردی و سازمانی را درک می‌­کنید. اگر شما مدیر و رهبر یک سازمان هستید، نمی‌­توانید در کار خود آرزوی موفقیت داشته باشید مگر آنکه به نگرش و طرز فکر کارکنان سازمان خود توجه کنید.نگاه ما به زندگی و کردار ما تعیین­‌کننده­‌ی حوادثی است که بر ما می­گذرد، نگرش­‌ها واگیردار هستند و سرعت پخش نگرش بد بیش­تر از نگرش خوب است. نگرش، واقعیت درونی هرکس را برملا می‌­کند و تظاهر آن، کارها و حرکات اوست. وجود نگرش خوب در میان بازیکن‌­ها لزوما سبب موفقیت تیم نمی‌­شود، اما داشتن نگرش بد شکست تیم را تضمین می­‌کند.از دیدگاه نویسنده این کتاب، “تنها فرق بین موفقیت و شکست، نوع نگاه است”. هیچ عاملی نمی­‌تواند افرادی را که دارای ذهنیت درست هستند، از رسیدن به هدف و مقصود بازدارد و هیچ عاملی نمی­‌تواند به کسانی که ذهنیت نادرست دارند کمک کند. بدون داشتن بازیکن­‌های بزرگ امکان بردن وجود دارد اما با داشتن بازیکن‌­های بزرگ هم می­توان میدان را به حریف واگذار کرد. بزرگ­ترین دستاوردهای تاریخ کار انسان­‌هایی بوده که فقط اندکی از انبوه همتایان خود پیش­تر بوده­‌اند.

فهرست مطالب:

مقدمه ی ناشر
پیش گفتار کتاب
بخش یک – اثر نگرش
اثر نگرش بر شیوه ی رهبری
اثر نگرش بر افراد
بخش دو – شکل گیری نگرش
عوامل موثر بر شکل گیری نگرش انسان
امکان تغییر نگرش
آیا موانع سبب پیشبرد نگرش انسان می شوند؟
بخش سه – آینده ی نگرش درست
معنای شکست
معنای موفقیت
راه بالیدن رهبران-  یادداشت ها

چرا کارمندان اپل و گوگل بازدهی بیشتری دارند

Posted on: خرداد ۱۶ام, ۱۳۹۶ by sppcco

کارمندان شرکت‌هایی همانند گوگل و اپل بازدهی بیشتری نسبت به کارمندان شرکت‌های دیگر دارند.

شرکت‌هایی همانند اپل، نت‌فلیکس، گوگل و دِل ۴۰ درصد بازدهی بیشتری نسبت به میانگین دیگر شرکت‌ها دارند. این موضوع بر اساس تحقیقی از شرکت مشاور Bain & Company ارائه شده است. شاید به نظر برسد این موضوع به دلیل سیاست کاری این شرکت‌ها باشد که مبتنی بر استخدام افراد با کارایی بالا است؛ افرادی که به‌طور ویژه‌ای کارایی بالاتری نسبت به دیگر کارمندان دارند. به گفته مایکل منکینز، یکی از شرکایBain & Company، این موضوع اصلا ارتباطی با استخدام افراد با کارایی بالا ندارد.

۱۶ درصد کارمندان این شرکت‌‌ها ممتاز و برجسته هستند، درحالی‌که این میزان در سایر شرکت‌ها ۱۵ درصد است. درصد کارمندان برجسته در شرکت‌های گوگل و اپل با سایر شرکت‌ها حدودا برابر است؛ اما شرکت‌های گوگل و اپل کارایی بالاتری دارند.

دلیل این موضوع نحوه‌ی استفاده از کارمندان برتر است. مدیران شرکت‌های بزرگ از ۱۲ بخش صنعتی اعلام کردند؛ سه مؤلفه موجود در انسان بیش از هر چیز دیگری بهره‌وری را افزایش می‌دهد: زمان، استعداد و انرژی. شرکت‌هایی که جزء بهترین‌ها هستند، به نحوی فرآیند کسب‌وکار خود را سازمان‌دهی کرده‌اند که نسبت به سایر شرکت‌ها ۴۰ درصد بازدهی بیشتری دارند و سود حاشیه‌ای آن‌ها بین ۳۰ تا ۵۰ درصد بیشتر از میانگین صنعت است.

منکینز می‌گوید: کار انجام‌شده در نیمه‌ی هفته در این شرکت‌ها بسیار بیشتر از کار انجام‌شده‌ی سایر شرکت‌ها در تمام هفته است، این شرکت‌ها هرگز دست از کار نمی‌کشند. این تفاوت را در هرسال در نظر بگیرید. این شرکت‌ها می‌توانند ۳۰ برابر سایر شرکت‌ها تولید داشته باشند؛ درحالی‌که از نظر تعداد کارمند، با سایر شرکت‌ها مساوی هستند.

منکینز روش جدید خود را در کتاب «زمان، استعداد، انرژی: با کاستی‌های سازمانی مقابله کنید و بهره‌وری گروهی خود را آزاد کنید» منتشر کرد. یافته‌های او به شرح زیر هستند:

گروه‌بندی کارمندان

منکینز معتقد است شرکت‌های متوسط از روش”مساوات‌طلبی غیرعمد” استفاده می‌کنند که باعث استفاده از استعدادهای کارمند نمونه در تمامی کارها می­شود. شرکت‌هایی همانند گوگل و اپل از روش “نامساوات‌طلبی عمدی” استفاده می‌کنند. آن‌ها کارمندهای نمونه را در کارهایی استفاده می‌کنند که از نظر کاری اهمیت بسیار بالایی دارد، با این کار توان انجام کار و موفقیت استراتژی شرکت را تحت تأثیر قرار می‌دهند و ۹۵ درصد از این کارها را باکیفیت بسیار عالی به انجام می‌رسانند. باقی کارها به‌وسیله‌ی کارمندان عادی انجام می‌شود.

استفاده از روش بالا را در شرکت‌های اپل و مایکروسافت در اوایل دهه‌ی بیست میلادی مشاهده می‌کنید. ۶۰۰ مهندس اپل در کمتر از دو سال توانستند iOS 10  را توسعه دهند، رفع عیب کنند و آن را ارائه دهند. این موضوع را می‌توانید با ۱۰ هزار مهندس مایکروسافت مقایسه کنید که بیش از ۵ سال زمان صرف کردند تا بتوانند ویستا را توسعه دهند، آن را رفع عیب کنند و ارائه دهند. تفاوت این دو شرکت در نحوه‌ی انتخاب کارمندها برای ساخت گروه‌هایشان بوده است.

اپل از تمامی کارمندهای برجسته خود برای iOS10 استفاده کرد، به این دلیل که این سیستم‌عامل یک مأموریت بسیار مهم بوده است. علاوه بر اینکه پاداش برای عملکرد تمام گروه در نظر گرفته‌ شده بود، هیچ‌کس نمی‌توانست به‌صورت مستقل مورد ارزیابی عملکرد قرار بگیرد؛ این کار فقط برای کل گروه در نظر گرفته می‌شد. از سوی دیگر مایکروسافت از رده‌بندی استفاده می‌کرد که ۲۰ درصد از هر گروه به‌صورت جداگانه مورد بررسی عملکرد قرار می‌گرفتند و رقابت کاملا بر اساس عملکرد شخصی بود. مایکروسافت درنهایت این سیستم رده‌بندی را منسوخ کرد.

منکینز می‌گوید: به ازای هر یک از اعضای گروه که یک کارمند نمونه نباشد، بهره‌وری کاهش پیدا می‌کند. اگر ۱۰۰ درصد از اعضای گروه را کارمندان نمونه تشکیل بدهند، عملکرد بسیار بالا خواهد بود.

به گفته منکینز، بیش از ۲۵ درصد قدرت بهره‌وری شرکت‌های معمولی برای کارهایی از قبیل سازمان‌دهی، محاسبه‌ی زمان ازدست‌رفته و جلوگیری از انجام کار به‌وسیله‌ی افراد خواهد بود. این موضوع زمانی اتفاق می‌افتد که شرکت در حال رشد باشد و انجام کارها جای قضاوت را بگیرد. تحقیق منتشرشده در  Harvard Business Review نشان می‌دهد که وجود نقص در سازماندهی، هرساله هزینه‌ی ۳ میلیارد دلاری روی دست اقتصاد می‌گذارد.

در بیشتر شرکت‌ها، محدودیت هزینه و بازرسی‌هایی وجود دارد و رفتار کارمندها رصد می‌شود. در نت‌فلیکس اما سیاستی برای هزینه وجود ندارد. تنها سیاست این است؛ کاری را انجام دهید که به سود نت‌فلیکس باشد. این شرکت به کارمندان خود اعلام کرد: «ما فرض می‌کنیم که شما برای غارت شرکت اینجا نیستید و ما هم روندی برای هدررفت سرمایه انسانی و هدر دادن زمان نداریم. شما از قضاوت خود استفاده کنید و اگر مانعی برای کارمندان نباشد، بهره‌وری بیشتری در این حالت ایجاد خواهد شد.

رهبران الهام‌بخش

منکینز می‌گوید یک کارمند «مشغول به کار» ۴۴ درصد بیشتر از یک کارمند «راضی» بهره‌وری دارد؛ اما کارمندی که تشویق شده باشد، ۱۲۵ درصد بهره‌وری بیشتری دارد. شرکت‌هایی که کارمندان خود را تشویق می‌کنند، عملکرد بهتری نسبت به شرکت‌هایی که این کار را انجام نمی‌دهند، دارند.

رهبرِ مشوق بودن را می‌توان یاد گرفت. شرکت‌هایی که اهمیت این موضوع را متوجه می‌شوند و آن را انجام می‌دهند، تأثیر بسیار زیادی بر عملکرد خود می‌گذارند.

شرکت دل تفاوتی بین گروه‌های معمولی  و گروه‌های تشویق شده پیدا کرد. گروه‌های فروشی که به‌وسیله‌ی یک رهبر مشوق رهبری شده‌اند، ۶ درصد بیشتر از گروه‌هایی با رهبران عادی بازدهی داشته‌اند. اگر شما آن  ۶ درصد را با سود ۱۱ میلیون دلار مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که رهبری ضعیف چه ضربه‌ای به شرکت شما وارد می‌کند.

استعداد فردی بسیار عالی است، اما نمی‌تواند باعث عملکرد بهتر شرکت‌ها شود. ما می‌توانیم تمام سعی خود را انجام دهیم تا عادت استفاده از حداکثر تأثیر فردی را تقلید کنیم؛ اما زمانی که می‌خواهیم کاری سازمانی انجام دهیم، اگر بالاترین بازدهی فرد بر خلاف رویکرد سازمان باشد، اهمیت خود را از دست می‌دهد. شرکت‌هایی با عملکرد بالا بر جمع تمرکز می‌کنند نه بر فرد.

منبع:  FASTCOMPANY


طراحی و پیاده‌سازی شده در شرکت پردازش موازی سامان

کلیه حقوق مادی و معنوی وب‌سایت برای صاحبان آن محفوظ است © ۲۰۱۲ - ۲۰۲۵