اين روزها وقتي به آسمان شهرم مي‌نگرم برايم جاي سوال است كه مگر مي‌شود ساكنين يك شهر با دستهاي خود بلايي بر سر محيط زندگيشان بياورند كه طاقت نفس كشيدن را حتي از كودكان بگيرند.
راستی در اين شهر چرا مردم به فکر خودشان نیستند؟ چندين نفر در سال باید در اثر آلودگی هوا از دست بروند؟ آیا  واقعا هیچ چاره‌ای نیست؟ مسلما، این وضع حاصل بی‌فکری، عدم دوراندیشی و منفعت طلبی خود مردم در زندگي شهرنشيني است. در واقع مي‌توان گفت كه ديگر از دست كسي كاري اساسي به جز فرار از اين هواي ناپاك برنمي‌آيد. حتي کلاغ‌ها هم از شهر گریخته‌اند، گنجشك‌ها كه سال هاست رفته‌اند و همه نشسته‌اند و منتظر وزیدن یک بادند . سال به سال كه مي‌گذرد با تشديد آلودگي هواي تهران، مسكنهايي كه براي هواي شهرمان تجويز مي كنند رنگارنگ‌تر و بيشتر مي‌شود. مسكنهايي كه هيچ كدام دواي درد آسمان كثيف اين شهر نشد.
آلودگي هوا اثرات نامطلوب زيست محيطي، بهداشتي و اقتصادي فراواني به جا مي‌گذارد كه گرم شدن زمين، تغييرات آب و هوايي و بيماريهاي قلبي و ريوي و … از مهمترين عوارض آن محسوب مي‌شود. مساله آلودگي روز افزون هوا و پيامدهاي منفي آن امري است كه سالهاست مورد توجه نهادهاي متولي قرار دارد چنانچه در سال ۱۳۷۴ بحران آلودگي هوا در تهران و شهرهاي بزرگ ديگر مسئولين ستاد اجرايي كاهش آلودگي هوا را بر آن داشت تا به منظور ايجاد حساسيت در بين اقشار مختلف جامعه، ۲۹ دي را به عنوان روز هواي پاك اعلام نمايند. اين در حالي است كه شهروندان تهراني در ماه گذشته فقط يك روز هواي پاك را تجربه كردند. از آنجايي كه كليد اصلي كاهش آلودگي هوا، مشاركت مردمي و افزايش هماهنگي بين سازمانهاي متولي در اين امر است اين روز مي‌تواند عامل مهمي در ايجاد مشاركت و هماهنگي بين‌بخشي باشد.
آلودگي هوا به حدي با شهر ما عجين شده كه گويي عضوي از آن است و بنا ندارد هرگز آنرا رها كند. اگر به آمار و ارقام نگاهي بيندازيم درمي‌يابيم كه اين دو چنان به هم چسبيده‌اند كه امكان جداسازي آنها نيست مگر با يك عزم ملي بدون تعارف و بدون شعار.
بي‌هيچ مبالغه‌اي شهروندان در يك اتاق گاز بزرگ به وسعت يك شهر محبوس شده‌اند و به مرگ تدريجي گرفتارند و با هر دم و بازدم هزاران ذره آلاينده را وارد خون خود مي‌كنند و در دراز مدت به انواع بيماري‌ها دچار مي‌شوند.

 

براي داشتن هواي پاك و سالم در عصر كنوني كه عصر فناوري است بايد اقدامي جدي صورت گيرد چرا كه با افزايش جمعيت، اگر روند آلوده كردن هوا به همين ترتيب پيش رود، به زودي شاهد نابودي لايه ازن و پيرو آن از بين رفتن محيط زيست مي شويم. استفاده از وسايل نقليه عمومي، مترو و دوچرخه، انتقال و ساخت كارخانه ها و پالايشگاه‌ها به خارج از شهرها، تهيه بنزين با فرمولي كه بهتر بسوزد و كمتر ايجاد آلودگي كند، كاشت درختان و ايجاد فضاي سبز بخصوص در كلان شهرها، حفظ و احياي جنگل‌ها، استفاده از سوخت گاز طبيعي، سرپوشيده كردن فاضلاب‌ها براي جلوگيري از متصاعد شدن گازهاي ناشي از تجزيه آنها در برابر نور خورشيد، دفع و نابود كردن صحيح زباله ها از جمله اقداماتي است كه با انجام آنها مي‌توان از آلودگي هوا جلوگيري كرد.
به عبارتي آلوده نکردن هوا، یعنی رعایت این حق از حقوق طبیعی مردم که رضایت خدا و رعایت حقوق او را در پی دارد. همان گونه که دوست داریم در هوای پاک و عاری از هرگونه آلودگی نفس بکشیم، باید برای دیگران نیز همین را بپسندیم و از آلوده کردن هوا بپرهیزیم. بياييد با نزديك شدن به روز هواي پاك به اين بهانه يادي از پاكيزگي هوا كنيم و همه در دست هم براي فراهم ساختن هوايي پاك كه نياز همه افراد جامعه است تلاش بيشتري نماييم.
با اين اميد كه چشمان هیچ کس از این هوای آلوده به اشک ننشيند.
پريسا متين
۲۶ دي ۱۳۹۱