براساس پژوهشهای اخیر، احتمال بروز حملات قلبی یا سایر مشکلات سلامتی در کارمندانی که با مدیران «سمی» سر و کله میزنند، حدود ۶۰ درصد بیشتر از سایرین است. اما مدیر سمی به چه کسی گفته میشود؟
طبق تحقیقات مورد اشاره مدیرانی که حداقل یکی از ویژگیهای مهارت ناکافی، بیملاحظگی، مخفیکاری یا کمحرفی را داشته باشند، روی سلامت جسمی و روانی کارمندانشان تأثیر منفی داشته و سمی تلقی میشوند. در ادامه هر یک از این ویژگیها را به طور خلاصه مورد بررسی قرار میدهیم:
مهارت ناکافی
در عصر حاضر با وجود کارمندان متخصص با مدارک علمی بالا، مدیرانی موفق هستند که در حوزه کاری خود علاوه بر توانمندیهای رهبری و برنامهریزی، اطلاعات فنی لازم را نیز در اختیار داشته و از نحوه عملکرد سازمان و تمامی بخشهای آن آگاهی داشته باشند .در این میان مدیرانی که به فناوریهای موجود در شرکت مسلط نبوده و نتوانند با متخصصین و کارمندان به خوبی در مورد مسائل تخصصی تبادل نظر کنند، در کار خود موفق نبوده و نمیتوانند مجموعه را برای دستیابی به چشماندازها رهبری کنند.
بی ملاحظگی
بنا بر پژوهشهای پروفسور «کریستین پوراث» استاد دانشگاه جورج تاون، برخورد نامناسب و بیاحترامی نسبت به کارمندان، هزینههای بسیاری را به سازمان تحمیل میکند که این هزینهها در بیمه سلامت، زیانهای ناشی از عملکرد ضعیف و غیبتهای مکرر نمود پیدا میکنند. همچنین تحقیقات پوراث نشان میدهد که حتی در صورت علاقه افراد به بهبود عملکرد، در اثر شرایط محیطی و رفتارهای نامناسب مدیران، کارایی و خلاقیت کارمندان کاهش یافته و در نهایت منجر به بیتفاوتی آنها میشود.
مخفیکاری
رهبران موفق با استفاده از قدرت شفافیت و اشتراکگذاری اطلاعات در سازمان، اعتماد کارکنان را به خود و اهداف شرکت جلب کرده و موجب افزایش روحیه و حس مهم بودن در افراد میشوند .دسترسی کارمندان به اطلاعات راهبردی و مالی سازمان موجب شناخت بهتر نسبت به نقشها و وظایف آنها شده و دیدگاه جامعتری از کمپانی را در اختیار کارکنان قرار میدهد.
کم حرفی
مدیران مجرب با سخن گفتن و برقراری ارتباطات دو طرفه با کارمندان، خط مشی اصلی سازمان را به وضوح بیان کرده و انتظارات خود از افراد را در کنار دریافت بازخورد، مطرح میکنند. البته یکی از مهمترین نکات در برقراری ارتباط با کارمندان، استفاده از لفظ «ما» به جای «من» و «شما» است چرا که با این طرز صحبت کردن، همراهی و همکاری مدیر و کارمند در جهت رسیدن به اهداف سازمانی بیشتر مورد تأکید قرار گرفته و کارمندان نیز احساس تعلق بیشتری به شرکت پیدا میکنند.
لازم به ذکر است که رهبران بزرگ، همواره در بیان نظرات خود صادق بوده و به هیچ عنوان برای جلب رضایت دیگران سخنان غیر واقعی به زبان نمیآورند، که همین امر از مهمترین عوامل حسن شهرت آنهاست.
منبع: Inc