لطفا صبر کنید ...

Posts Tagged ‘سفر’

پایان سفر و بازگشت به ایران

Posted on: اردیبهشت ۱ام, ۱۳۹۷ by sppcco

به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد،  به جز این سرا، سرایم.
سفرت به خیر اما، تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه‌ها، به باران، برسان سلامِ ما را.

اینک پایان سفر است، سفری بزرگ با کوله‌باری از خاطرات و دانسته‌ها. از شبه جزیره هند تا تایلند رکاب زدیم و با تحمل سختی‌های فراوان، در سرزمین‌های زیبای شرق قدم گذاشتیم. رکاب زدیم و در کنار مردمان کشورهای مختلف، مهر و محبت آموختیم. درس زندگی گرفتیم و صلح را معنا کردیم. با کودکانشان دویدیم و خندیدیم و برای دو ماه، زندگی در کنار این مردمان خونگرم را تجربه کردیم.


به سرزمین هندوستان قدم گذاشتیم، کشوری پهناور که آمیخته از افسانه‌ها و داستان‌های هیجان‌انگیز بود. با مردمانی که آیین عشق‌ورزی را خوب می‌دانستند و دریای محبت بودند، آشنا گشتیم.

از سرزمین‌های بکر و طبیعت اندونزی گذر کردیم. کشوری که با همه سختی‌ها و کاستی‌هایش برایمان خاطره‌ای فراموش نشدنی باقی گذاشت. با مردمانش به زبان عشق سخن گفتیم و درهای قلبشان را گشوده یافتیم.

در کشور مالزی و جنگل‌های سبز و پربرکتش خاطره ساختیم. مالزی نمونه‌ی کامل مفهوم صلح است، چرا که مردم در هر رنگ و نژادی بی‌هیچ تنشی در کنار هم در صلح و آرامش‌اند. به راستی که این مردمان الگوهای کامل گسترش صلح جهانی‌اند.

تایلند را کشوری زیبا با طبیعتی سخاوتمند یافتیم و مردمانی که به‌سان طبیعتشان گرم و پرمهر بودند.

در این سفر دور و دراز با آن همه سختی‌هایی که پشت سر گذاشتیم به واقع هیچ خستگی را حس نکردیم. نه گرمای طاقت‌فرسا، نه باران‌های سیل‌آسا و نه تنش‌های جاده‌‌ای، بر ما اثر نداشت. چرا که با انسان‌هایی برخورد ‌کردیم که ما را از محبت بی‌نهایتشان سیراب می‌کردند.

این سفر، سفری برای خودشناسی و دیگر شناسی بود، تا از این راه به مفاهیم عمیق‌تری از صلح دست یابیم. ما به این معنای بزرگ دست یافتیم که: صلح در جهان محقق نمی‌شود مگر با احترام به دیگران. باید از خودمان شروع کنیم و یاد بگیریم برای هر انسانی با هر منش و عقیده‌ای احترام قائل شویم و این مفهوم را به کودکان سرزمینمان یاد دهیم تا نسلی اندیشمند و صلح‌نگر به آیندگان تقدیم کنیم.

دلمان برای تمامی معابد، سرسبزی و زیبایی مناظر بکر، مهربانی مردم و دوستی و مهمان نوازی‌شان تنگ خواهد شد.

پیام و دستاورد ما از چهار هزار کیلومتر سفر با دوچرخه در پنجاه روز و ارتباط با مردم روستایی و شهری در کشورهای مختلف، این بود که صلح، محبت، نجابت، مهمان‌نوازی و نوع‌دوستی همه جا وجود دارد. اشرف مخلوقات، انسان، اگر معنا و حقیقت زندگی را دریافته باشد و به حقوق دیگران تعدی نکند، پایانی برای تمامی جنگ‌ها و خشونت‌ها یافته است.

در پایان بر خود می‌دانیم، از حامی برنامه، شرکت پردازش موازی سامان، ارائه‌کنندهنرم‌افزارهای جامع مالی و اداری تدبیر، تقدیر و تشکر ویژه نمائیم و همواره در ترویج ارزش‌های والای این سازمان، که مهم‌ترین آن‌ها، صداقت و اخلاق در کسب و کار است، کوشا باشیم
#بازگشت_به_ایران

خداحافظ مالزی- سلام تایلند

Posted on: فروردین ۲۳ام, ۱۳۹۷ by sppcco

از دوست خوبمون لاوانیا و کشور زیبا و مردمان متین و خونگرم مالزی خداحافظی کردیم و به سمت مرز تایلند رکاب زدیم.

ده کیلومتر رکاب زدیم و ساعت ۸ به مرز رسیدیم. تایلند با مالزی از سه نقطه مرز مشترک داره که ما از کایو هیتام رد شدیم و از جنوب وارد این کشور شدیم.

کشور جدید، آدم‌های جدید و و آغاز ماجراهای تازه.

رکاب می‌زنیم و با مردم کشورهای مختلف آشنا می‌شویم. از شرق تا غرب حتی در دورافتاده‌ترین مکانهای دنیا با ارزش‌های زندگی آشنا می‌شویم. کشف و تجربه می‌کنیم و با آگاهی به ترویج صلح و دوستی می‌پردازیم.

در ادامه گزارشی از آشنایی با مردم خونگرم و مهربان کشور تایلند، مهربانی‌های آنها و معنی واقعی این جمله که تفاوت‌ها مانع صلح نیست، مطالعه خواهید کرد.  

تایلند کشوری پادشاهیست با حدود 60 میلیون جمعیت که بیشتر آنها از نژاد تایی‌اند و مذهب 95 درصدشون بوداییه.  به همین دلیل معبدهای بسیار زیادی توی مسیرمون دیدیم که معابد بودایی بودند و داخلشون مسجمه‌های بزرگ بودا و سایر شخصیت‌های مذهبی قرار داشتند. یکی از مهمترین کاربردهای این معابد جذب گردشگره.

بعد از ۹۰ کیلومتر رکاب‌زنی به یه مکان آروم و دنج با طبیعتی بکر و زیبا رسیدیم و داخل یه روستا کنار رودخانه‌ای آرام اسکان کردیم.

شب بعد دوستمون آرانیا ما رو برای شام به خونه مادرش برد و اولین آشنایی ما با مردم تایلند کلید خورد. تقریبا همه خانواده شامل مادر پیر، برادرها و خانواده‌هاشون و البته تعدادی از دوستانشون اونجا حضور داشتند. همگی خیلی مودب و خوش‌برخورد بودن و حسابی مراعات حال ما رو می‌کردن.

صبح با آرانیا که صبح زود بخاطر ما بیدار شده بود، خداحافظی کردیم و همون جاده روستایی رو ادامه دادیم؛ چون به نظر می‌رسید خیلی زیبا و آروم باشه.

سی کیلومتری وسط روستاهای مختلف رکاب زدیم و از سکوت و آرامش جاده لذت بردیم. مسیرمون پر بود از مرداب‌هایی که مملو از نیلوفر آبی بودن.

بازارهای محلی هم زیاد بود و مردم روی چرخ‌های کوچک، ماهی و میوه میفروختن. آدم‌ها خیلی آرام و خوش برخورد بودن و به محض دیدنمون لبخند زیبایی تحویلمون میدادن.

بعد از ۱۰۵ کیلومتر رفتیم یه جای ساحلی که کلبه‌های چوبی زیبایی رو با قیمت‌های مناسب اجاره می‌داد.

روز بعد برای عکاسی از طلوع، خودمون رو به ساحل رسوندیم و مدت‌ها محو تماشای تولد صبح شدیم.

صاحب هتل یه خانم مسن فنلاندی بود که ازمون اجازه گرفت تا عکسمون رو به عنوان تبلیغات هتل توی فیس‌بوکش بزاره. خانم فنلاندی میگفت؛ یه مهمون سایکل‌توریست آلمانی داشته که دور دنیا رو گشته بوده و ‌گفته بهترین کشوری که رفته ایران بوده.

با خانم فنلاندی و سایکل توریستی که اهل انگلیس بود و مقصدش مالزی بود، خداحافظی کردیم و توی جاده راه افتادیم.

مسیرمون پر بود از شالیزارهای سرسبز برنج و درختای کائوچو. گیاهان خودرو هم که همه جا فراوان‌ بودند.

بعد از چهل کیلومتر کنار جاده توقف کردیم تا میوه بخریم. فروشنده محلی کنار جاده فقط موز و پوملو (میوه استوایی شبیه به گریپ فروت) داشتند که محصول باغچه خودشون بود. ازشون موز خریدیم و برامون پوملو پوست کندند و بهمون هدیه دادند.

با بارش شدید باران زیر سقف یه خونه پناه گرفتیم و صاحب خونه دعوتمون کرد خونشون و با قهوه و خوراکی ازمون پذیرایی کرد.

#مردم_مهربان_تایلند

بعد از بارون همه چی زیباتر شده بود. آسمون آبی‌تر، درخت‌ها سبزتر و آسفالت جاده تمیز و براق‌تر.

۱۰۲ کیلومتر رکاب زدیم و رسیدیم به نزدیکی‌های شهر سورات ثانی. پدر و مادر دوست سایکل توریستمون “آراچا” توی  این شهر تو یه خونه قشنگ مملو از باغ میوه ازمون استقبال کردند. شب رو اونجا اقامت میکنیم و برای ادامه رکاب‌زنی خودمون رو آماده می‌کنیم.

تا اینجا بارها و بارها مورد لطف و محبت مردمان مهربان تایلندی قرار گرفتیم و خدا رو شکر کردیم که مهربانی جریان داره.

#صلح_و_مهربانی_را_با_تدبیر_ترویج_دهی

بنی آدم اعضای یکدیگرند

Posted on: فروردین ۸ام, ۱۳۹۷ by sppcco

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

توکز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

رکاب‌زنی تو کشور اندونزی ادامه داره و جاده‌ها رو به سمت مسیر مدنظر سپری می‌کنیم. اینجا همه چی به جز آسفالت جاده سبزه. درختها به هم فشرده هستند و مابین اونها انواع گیاهان و حتی روی تنه درختا انواع پیچک و سرخس‌ها بالا رفته‌اند و تنه‌ها رو پوشانده‌اند. این سرسبزی به خاطر آب و هوای استوایی و بارش‌های فراوان و شدید هست.

در ۱۱۰ کیلومتری مسیر دیروزمون، بدلیل خرابی و چین‌های فراوان جاده، یکی از سیم پره‌های دوچرخه جدا شد و نیاز به تعمیرکار داشتیم.

به سختی تا 130 کیلومتری به مسیر ادامه دادیم و دنبال تعمیرگاه بودیم که یک دوچرخه سوار و تور راهنما ما رو همراه خودشون به خونه بردند و بهمون کمک کردند تا دوچرخه رو تعمیر کنیم.

واقعا بنی آدم اعضای یکدیگرند و با کمک و همراهی هم میتونن مشکلات یکدیگر رو برطرف کنن و به هم یاری برسونن.

ما امروز با کمک مردم مهربان اندونزی تونستیم دوچرخه هامون رو تعمیر کنیم و شب رو در کنار اونها سپری کردیم.


طراحی و پیاده‌سازی شده در شرکت پردازش موازی سامان

کلیه حقوق مادی و معنوی وب‌سایت برای صاحبان آن محفوظ است © ۲۰۱۲ - ۲۰۲۵