نحوه‌ای که روز کاریتان را شروع می‌کنید و به آن خاتمه می‌دهید، تأثیر زیادی بر میزان خلاقیت شما در ساعات کاری خواهد داشت. به همین دلیل از مدیران برتر کسب و کار و تجارت در مورد روتین روزانه‌ای که دارند، سؤالاتی پرسیده شده است.

در ادامه به برترین موارد اشاره‌ شده می‌پردازیم.

پیاده‌ به محل کارتان بروید

اندی کتز مِی‌فیلد، مؤسس و مدیرعامل کمپانی هری گفته است: اکثر روزها سعی می‌کنم پیاده به محل کارم بروم. او می‌گوید: در طول ۲۰ دقیقه پیاده‌روی ایمیل‌هایم را پاسخ نمی‌دهم و از تلفن هوشمند استفاده نمی‌کنم. پیاده‌روی یکی از لحظات آرامش‌بخش من است که در طول روز تجربه می‌کنم. این مدت‌زمان کوتاه باعث می‌شود، کمی از کارم دور شوم و به آرامش برسم.

لیلا جانا، مدیرعامل ساماسورس نیز هر روز با پیاده‌روی در محل کارش حاضر می‌شود. کمپانی ساماسورس کارمندان خود را دورکار انتخاب می‌کند. جانا در مسیرش به شرکت موسیقی گوش می‌دهد و می‌گوید: موسیقی باعث کاهش فشار و استرس‌ کاری‌ام می‌شود.

ملانی ولان، مدیرعامل سول‌سایکل نیز صبح‌ها به ورزش می‌پردازد. او می‌گوید: ورزش بهترین کاری است که می‌توانید روزتان را با آن شروع کنید. شاید در ابتدای روز کمی از تخت خواب برخاستن سخت باشد، اما همین‌که برخاستید و به تمرین ورزشی مشغول شدید، احساس خوبی خواهید کرد و میزان خلاقیتتان در طول روز بسیار بیشتر خواهد شد.

ابتدا فرزندان، سپس پاسخ به ایمیل‌ها

شمار زیادی از مردم پس از اینکه بیدار می‌شوند، به سراغ تلفن هوشمند یا لپ‌تاپ می‌روند و به ایمیل‌هایشان پاسخ می‌دهند. مدیران موفق حوزه‌ی کسب‌وکار با این عمل موافق نیستند. دنیلا یاکوبوسکی، مدیرعامل استارت‌آپ جواهرسازی بابل‌بار تنها ایمیل‌ها را چک می‌کند و خواندن و پاسخ دادن به آن‌ها را به زمان دیگری موکول می‌کند.

ملانی ولان نیز کار مشابهی انجام می‌دهد. او مدت‌زمان چک کردن ایمیل و اخبار را به ۱۵ دقیقه محدود کرده است. وی معتقد است: با مدیریت درست زمان می‌توانم زمان بیشتری در کنار فرزندانم سپری کنم. با رعایت یک روتین منظم می‌توانم مانع انجام دو کار به‌صورت هم‌زمان شوم. همچنین گفته است: سعی می‌کنم زمانی که در شهر هستم، فرزندانم را شخصا به مدرسه ببرم.

کتز مِی‌فیلد می‌گوید: بسیاری از مدیرانی که با آن‌ها برخورد داشته‌ام، بیشترین زمان صبحشان را با فرزندانشان سپری می‌کنند. مِی‌فیلد صبح‌ها تنها به چک کردن حساب توییترش بسنده می‌کند و زمانش را با دخترش می‌گذراند.

نگهداری از یک کودک روتین‌کاری آگاپاکیس را نیز تغییر داده است. درواقع وی مجبور شده کار و زندگی شخصی‌اش را بیش از پیش از هم جدا سازد.

قبل از خواب از اتفاقات روز کاری و تکنولوژی فاصله بگیرید

شب‌ها هم به‌اندازه‌ی صبح‌ها اهمیت دارند. درواقع کاری که در شب انجام می‌دهید، بر میزان خلاقیت روز بعد تأثیر می‌گذارد. یکی از مواردی که توصیه شده قبل از خواب استفاده نکنیم، تلفن هوشمند است. نمایشگر تلفن هوشمند نوری ساطع می‌کند که برای چشمان ما مضر است و باعث خستگی چشم می‌شود. این نور بر خوابمان نیز تأثیر بدی می‌گذارد.

برایان جانسن، مدیرعامل و مؤسس استارت‌آپ کرنل، به این موضوع اهمیت بسیار می‌دهد. وی توضیح داده است: من دستگاه‌هایم را ساعت ۹ شب خاموش می‌کنم و بین ساعات ۱۰ شب تا ۶ صبح می‌خوابم. همچنین در شب‌های کاری ۳ میلی‌گرم ملاتونین مصرف می‌کنم و تلاش می‌کنم بعد از ساعت ۶ عصر کربوهیدرات مصرف نکنم.

بن لم، مدیرعامل و مؤسس کمپانی Conversable می‌گوید: هر شب بعد از اینکه کامپیوتر و دستگاه‌های دیگر را خاموش کردم، به حمام می‌روم و دوش آب گرم می‌گیرم تا دمای بدنم افزایش یابد. سپس حرکات کششی انجام می‌دهم و سعی می‌کنم با مطالعه از اتفاقات روز فاصله گیرم.

هر یک از مدیران موفق به داشتن روتینی برای فراموش کردن اتفاقات روز کاری اشاره کرده‌اند. این یعنی هر یک از ما نیز باید مدتی از اتفاقات روز فاصله بگیریم تا برای روز کاری بعدی به ‌اندازه‌ی کافی انگیزه داشته باشیم.

منبع: زومیت

رهبران یک شرکت همیشه به‌طور مستقیم از عملکرد کارمندانشان قدردانی نمی‌کنند، گاهی اوقات این موضوع را با رفتارشان نشان می‌دهند.

رئیس یک شرکت وظیفه دارد به کارمندانش بگوید برای پیشرفت باید بر چه موضوعاتی تمرکز کنند. همچنین اشتباهات آن‌ها را نیز باید متذکر شود. در واقع انتقاد سازنده نوعی بازخورد دادن است، اما فراموش نکنید که بازخورد مثبت نیز لازم و ضروری است. اینکه کارمندان ببینند تلاش‌هایشان دیده می‌شود و کارشان ارزشمند است، بسیار اهمیت دارد. اگر شخصی ببیند که دیگران به او اعتقاد دارند، خودش نیز به این باور خواهد رسید. اما بسیاری از مدیران عادت به تشویق کارمندان خود ندارند. در چنین شرایطی به‌طور مستقیم از کارمندان قدردانی نمی‌شود، اما آن‌ها می‌توانند از نوع رفتار رئیسشان متوجه این موضوع شوند.

اگر شما هم ۳ نشانه‌ی زیر را در محیط کار خود احساس کردید، یعنی رئیستان از کار شما راضی است.

• مسئولیت‌های بیشتری به شما محول می‌شود

اگر مدیر احساس کند کارمندش نمی‌تواند مسئولیت‌های خود را انجام دهد، هیچ موقع وظایف بیشتری به او نمی‌دهد. بنابراین اگر وظایف بیشتری به شما داده شد، احساس بدی نداشته باشید. می‌توانید حرف رئیستان را این‌گونه برداشت کنید که می‌گوید: «من تو را برای انجام این کارها انتخاب کردم، زیرا می‌دانم که در همه‌ی کارها عملکرد بالایی داری.»

گاهی اوقات مدیران برای کم کردن کارهای خودشان وظایف جدیدی به کارمندان محول می‌کنند. برای اینکه مطمئن شوید مسئولیت‌های جدید به دلیل توانایی‌هایی که دارید به شما محول شده است یا خیر، به سؤال­های زیر پاسخ دهید:

• آیا این مسئولیت‌ها مهارت جدیدی به من یاد می‌دهند؟ آیا من را برای وارد شدن به پروژه‌های جدید آماده می‌کنند؟
• آیا باعث می‌شوند که من در یک کار مهم و حیاتی مشارکت داشته باشم؟
• آیا کارهای جدید به من کمک می‌کنند که به سمت علاقه‌مندی‌هایم پیش بروم و پیشرفت کنم؟

اگر پاسخ حداقل یکی از این ۳ سؤال مثبت باشد، یعنی رئیستان فکر می‌کند، شما وظایف فعلی خود را به بهترین نحو انجام می‌دهید. او می‌خواهد راه‌های بیشتری برای پیشرفت در مقابل شما قرار دهد. بنابراین از این موضوع استقبال کنید.

• استقلال بیشتری به شما داده می‌شود

همان‌طور که می‌دانید، یکی از دلایل اصلی بررسی جزئیات توسط رهبران، این است که فکر می‌کنند کارمندان انتظاراتشان را برآورده نمی‌کنند. البته برعکس این موضوع نیز حقیقت دارد. اگر رئیسی جزئیات کاری کارمندانشان را بررسی نمی‌کند، یعنی هیچ ایرادی در کار آن‌ها وجود ندارد.

بنابراین اگر رئیستان تصمیم‌گیری را به شما می­سپارد، یعنی به کار شما و مهارت‌هایتان اعتماد کامل دارد. رئیستان در چنین شرایطی معمولا می‌گوید: نیازی نیست همه چیز را ابتدا با او هماهنگ کنید، کافیست سؤال­های مهم را از او بپرسید. محول کردن وظایف جدید و نظارت نکردن بر نحوه‌ی انجام آنها نیز همین معنا را می‌دهد. یعنی شما بدون نظارت رئیس نیز کارتان را عالی انجام می‌دهید و او به شما اعتماد کامل دارد.

• به شما فرصت دیده شدن می‌دهند

بهترین رهبران اجازه می‌دهند که کارمندانشان موارد جدید را در کارشان تجربه کنند و یاد بگیرند. آن‌ها می‌دانند که کدام کارمندشان را باید برای انجام این کار انتخاب کنند. به‌عنوان مثال، از فرد مورد نظر می‌خواهند که به امور یکی از مشتری‌های مهم رسیدگی کند یا در یک سخنرانی مهم از طرف شرکت صحبت کند. رهبران، افرادی را برای انجام این کار انتخاب می‌کنند که به عملکردشان شک نداشته باشند. اگر شما هم شرایط مشابهی داشتید و برای سخنرانی کردن از طرف شرکت انتخاب شدید، یعنی رئیستان به شما ایمان دارد.

اگر دقت کنید، متوجه می‌شوید که هر ۳ مورد ذکرشده، ارتباط مستقیمی با اعتماد رئیس دارند. بنابراین پیش از اینکه رئیستان بگوید، خودتان برای قبول کردن مسئولیت‌های بیشتر داوطلب شوید. شرکتی که در آن کار می‌کنید را به افراد مهم معرفی کنید. همچنین کار خود را به بهترین نحو انجام دهید تا اعتماد رئیستان را جلب کنید.

منبع: FASTCOMPANY

اگر شما هم احساس می‌کنید بعد از گذشت مدتی انگیزه‌ی کافی برای سر کار رفتن ندارید، بهتر است که تصمیمی جدی در رابطه با این موضوع بگیرید.

همه‌ی ما زمانی که به‌تازگی در یک شرکت استخدام می‌شویم روزهای اول را با شور و شوق خاصی به محل کار می‌رویم. اما ممکن است بعد از مدتی انجام دادن کار روتین و مسئولیت‌های سنگین به ما فشار بیاورند و باعث از دست دادن انگیزه‌ شوند، یا ببینیم این کار دقیقا همان چیزی نیست که انتظارش را داشتیم و نسبت به آن دلسرد شویم. اما اگر از آن دسته افرادی هستید که انگیزه‌ی زیادی برای کار خود داشته‌اند، مطمئن باشید که آن مقدار شور و اشتیاق به‌طور کامل در یک فرد از بین نمی‌رود و فقط کافی است کمی دید خود را تغییر دهید و چشم‌اندازهای این موقعیت شغلی را دوباره در ذهنتان زنده کنید.

1-      یک موضوع جدید یاد بگیرید

منظور از یاد گرفتن موضوع جدید این نیست که وقت و انرژی خود را برای مهارت پیدا کردن در یک توانایی خاص بگذارید؛ بلکه منظور یاد گرفتن واقعیت‌ها و روش‌هایی است که کار شما را تحت تأثیر قرار می‌دهند و نقاط ضعفتان را می‌پوشانند. به‌عنوان مثال؛ یک راه جدید و کارآمد برای مرتب کردن ایمیل‌ها یاد بگیرید، یا در مورد تاریخچه‌ی پیدایش تأمین‌کنندگان شرکت خود تحقیق کنید. این مدل یادگیری میزان بهره‌وری شما را افزایش می‌دهد و کمک می‌کند که به تصویر واضح‌تری از وظایفتان و شرکتی که برای آن کار می‌کنید دست پیدا کنید. این کار همچنین میزان بهره‌وری و تمرکز شما را بسیار بالا می‌برد.

2-      به دیگران آموزش دهید

زمانی که شما مطلبی را به یکی از همکارانتان آموزش می‌دهید، یعنی با شخصی همکاری می‌کنید که علاقه‌ و اشتیاق زیادی به یاد گرفتن موضوعات جدید دارد، این علاقه و اشتیاق مسری است و شاید به شما نیز منتقل شود. همچنین دانستن اینکه یک نفر به راهنمایی شما احتیاج دارد، احساس مهم بودن را در شما زنده می‌کند و به‌نوعی باعث می‌شود که به خودتان بابت داشتن این اطلاعات افتخار کنید و درنتیجه اعتماد‌به‌نفس بیشتری پیدا کنید. زمانی که شخص کارآموز از شما سؤال می‌پرسد و اطلاعات جمع می‌کند، شما را تشویق به داشتن نگرشی جدید در مورد کار خود می­کند و با دید دیگری به وظایف خود نگاه خواهید کرد. اگر خودتان آن شخصی هستید که در حال آموزش گرفتن است، اشتیاق و هیجان مربی شما نیز می‌تواند همین احساس را در شما زنده کند.

3-       استراحت کنید

گاهی اوقات مشکل اصلی از دست دادن انگیزه‌، احساس خستگی و کمبود تفریح است. بنابراین از مرخصی خود استفاده کنید و کمی به خودتان و مغزتان استراحت دهید. دور بودن از محیط کار و احساس دلتنگی که بعد از آن به شما دست می‌دهد، می‌تواند سبب بالا رفتن انگیزه شود و شور و اشتیاق کار کردن را در شما زنده کند.

4-       در مورد تصمیم‌ها با همکاران و رئیستان صحبت کنید

شاید شما فرد تصمیم‌گیرنده برای تمام رویدادهای شرکت نباشید؛ اما می‌توانید گفتگوی دوستانه‌ای با سرپرست و دیگر اعضای تیم خود داشته باشید و نظر خودتان را در مورد تصمیم‌ها بیان کنید. قرار گرفتن در روند جریان کاری و کمک کردن به‌صورت داوطلبانه در بخشی از کارهایی که از وظایف شما نیست، احساس مثبتی از حضور شما به خودتان و دیگران می‌دهد. بنابراین اگر هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌اید که وظیفه‌ی انجام کاری به‌طور تمام و کمال به شما سپرده شود، می‌توانید در مورد روند کاری شرکت تحقیق کنید و نظر خود را به‌صورت حرفه‌ای با همکارانتان در میان بگذارید و خودتان را در تصمیم‌های مهم شرکت وارد کنید.

5-       ارزش‌های خود را دوباره یادآوری کنید

مردم معمولا به انجام دادن کارهایی علاقه­مندند که با اصول مورد نظر آن‌ها مانند (صداقت) هم­خوانی داشته باشد. مشکل از جایی آغاز می‌شود که به مرور زمان تمرکز آن‌ها روی این اصول کمتر می‌شود و فقط به پیشرفت کردن در کار اهمیت می‌دهند. بنابراین کمی زمان بگذارید و اصول و ارزش‌های خود را در ذهنتان مرور کنید؛ سپس سعی کنید کارهایی را که با حفظ پای­بندی به این اصول در محیط کار انجام داده‌اید، در ذهنتان مرور کنید تا انگیزه‌ی بیشتری برای ادامه‌ی مسیر پیدا کنید.

همه‌ی ما ممکن است روزی نسبت به کار خود دلسرد شویم و به فکر استعفا بیفتیم. در چنین شرایطی قبل از اینکه تصمیم عجولانه بگیرید، بهتر است که کارهای گفته‌شده در این مقاله را انجام دهید و یک بار دیگر شانس خودتان را امتحان کنید. اگر انگیزه و علاقه‌ی جدیدی نسبت به شغلتان پیدا کردید، با انرژی بیشتری به‌سوی پیشرفت کردن گام بردارید؛ اما اگر نتوانستید آن شور و اشتیاق قدیم را در خودتان زنده کنید، پس بهتر است تصمیم‌های جدی برای آینده‌ی شغلی خود بگیرید.

منبع:  INC